ماهورماهور، تا این لحظه: 13 سال و 11 روز سن داره

ماهور هدیه خدا

مادرانه 2

گاهي فكر ميكنم مادري سخت ترين كار جهان است . سختر از خدايي كردن ! وقتي اسير مدام دستان كوچك توام ! وقتي طلبكارانه مرا از همه دنيا ميخواهي !  و از من همه يِ مرا ! همه يِ مرا ! حتي وقتي در خوابي . حتي وقتي اينجا نشسته ام  در انديشه هايم مدام پرسه ميزني . گاهي فكر ميكنم مادري شيرينترين و لذت بخش ترين سختي يِ جهان است . شيرينتر از خدايي كردن.
15 شهريور 1392

مادرانه :

چه زيباست جهان كوچك تو  ماهورم روشن و دوست داشتني .  چقدر شعف انگيز است و گاهي خنده آور : وقتي بزرگترين شاديه آغاز روزت ديدن كارتونهاي مورد علاقه ات است قبل از اينكه چشمانت كاملا باز شده باشد.  بزرگترين شاديت گفتن : ماهور بيا حاضر شيم بريم پايين بازي . و تو در اوج شادي سراسيمه دنبال توپي ميگردي كه تورا همراهي كند . ماهور مرا به اوج ميبري وقتي تمام شادي تو ميشود داشتن يك توپ پلاستيكي راه راه يا دخترانه تر ، لاك زدن ناخنهاي كوچكت . نگاه كردن در آينه و شكلك درآوردن براي خودت . يا كشيدن يواشكي رنگين كماني بزرگ با ما‍‍ژيكهايت روي فرش و ... ... ... ... ديروز جهانت بزرگتر شد و شاديهاي عميقتر : يادگرفت...
7 شهريور 1392
1